بسم الله الرحمن الرحیم
[ بیانیه ی هوشمندانه ی میرحسین موسوی که پس از بیانیه ی عاشورایی خود و پیش از زندانی شدن احتمالی خود صادر کرده، اتمام حجت با دوستان و دشمنان جنبش است. جنبشی که هر یک از افراد آن، رهبرانی اند که شایسته گی دارند پرچم جنبش را در اهتزاز نگه دارند. موسوی با این بیانیه، که ادامه ی بیانیه ی عاشورایی او و توضیح و تفسیر آن بیانیه است، قلب دشمن را نشانه رفته است و در اندازه های یک رهبر واقعی و سیاستمداری باتجربه ظاهر شده است. این بیانیه آخرین بیانیه ی جنبش پیش از جشن پیروزی در میدان آزادی است. ]
همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم چون: 1. کروبی ،خاتمی و من تا به حال رهبر این جنبش نبوده ایم. خود من اگر به ریاست جمهوری می رسیدم وظیفه ی من پاسخ گویی به نیازهای این جنبش و همکاری با آن برای رسیدن به مطالبات آن می بود. 2. مردم برای مطالبات چندین ساله ی خود به خیابان ها می آیند، مطالباتی که انقلاب اسلامی تنها بخش کوچکی از آن را تحقق بخشید و ما برای تحقق کامل آن ها در آغاز راهیم. 3. آرامشی که شما از آن سخن می گویید سال ها است که از جامعه ی ما رخت بربسته است. آرامش دروغین مذکور تنها برای اصحاب قدرت و ثروتمندان وجود داشته که آن هم به قیمت خون اکثریت مردم عزیز ما بوده است. در آن آرامش، بسیاری از مردم در فقر، بیماری، فحشا، بیکاری، زندان، شکنجه، جهل و مانند این ها غوطه ور بوده اند و بسیاری از آنان در این باتلاق فرو رفته اند.من در ماه های اخیر، با نگاه منتقدانه به کارنامه ی جمهوری اسلامی نگریسته ام. افزایش بی عدالتی، ناهنجاری های رفتاری، بزهکاری های اجتماعی و فسادهای اقتصادی در سال ها و ماه های اخیر، باعث شد دریابم که نظر بسیاری از متخصصان، درباره ی ریشه ی مشکلات ما می تواند درست باشد. ریشه ی مشکلات ما این است که در قانون اساسی، روش های اجرایی، قوانین قضایی، قانون انتخابات، روش های اطلاعاتی و امنیتی، آموزش ها و عملکردهای نظامی، آموزش و پرورش، سیستم اقتصادی و بسیاری از نهادهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی ما، مؤلفه هایی مخالف با جامعه ی مدرن جهانی، دموکراسی و حقوق بشر وجود دارد؛ این مؤلفه ها کشور ما را از پیشرفت، استقلال و عزت انسانی بازداشته و اگر آن ها را شناسایی و تصحیح نکنیم به سرعت به سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی، افغانستان، عراق، پاکستان و کشورهای فروپاشیده یا در حال فروپاشی دیگر دچار خواهیم شد.طبق پیشنهاد بعضی از آقایان، جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی، حجت الاسلام و المسلمین خاتمی و اینجانب، فقط برای اثبات نادرستی پیشنهاد آقایان، هیچ بیانیه ای برای تجمع اعتراضی مردم در ایام عاشورا صادر نکردیم. با این وصف یک بار دیگر مردمی حق طلب به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه ی همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ی ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، مردم، با همه ی اعتقادات گوناگون خود در ایام عزاداری اباعبدالله، حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند، روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اَعمال تحریک آمیز مواجه شدند: خشونت های غیرقابل باور چون زیرگرفتن معترضان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که مستقیما از سوی بیت رهبری و سران فاسد سپاه اجیر شده و دستور می گیرند، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.مشاهده ی فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات، جاهایی به شکل تند و خشمگینانه ای بروز می کند، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر گرفتن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم، برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آن روز سعی می کنند به آنها آسیبی نرسد. اگر سران صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشتند می توانستند برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهند. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل برای نجات خودشان از قضاوت و مجازاتی است که مردم بر اساس عقل و قانون برای آن ها در نظر گرفته اند.اگر با الهام از قرآن به وقایع اخیر بنگرید، خواهید دید که ناموفق بودن شما، نشانه ای است که خداوند برای شما قرار داده تا مطمئن شوید که مشروعیت نظام زیر سؤال رفته است و مردم نسبت به نظام جمهوری اسلامی، بدبین و معترضند. نگاه جهانیان نسبت به این همه جنایتی که یک دولت کودتا به نام اسلام عزیز علیه مردم خود انجام می دهد، سرشار از ملامت و تعجب است و اگر به دستگیریها، خشونت ها، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها ادامه دهید، مشکلاتِ بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت کودتا روزبروز وخیم تر می شود به زودی زود نظام جمهوری اسلامی را از هم فرو خواهد پاشید. البته شاید فروپاشی نظام، قطعنامه های بین المللی، دادن امتیازهای ننگین به قدرت های کوچک و بزرگ و گرسنه گی مردم برای شما اهمیتی ندارد. اگر این طور باشد، به تکرار اشتباهات خود ادامه می دهید.با این وصف، فرمان اعدام، قتل و زندانی کردن ملت بزرگ و عزیز ما، که کروبی و من اعضای کوچکی از آن هستیم بحران مشروعیت نظام را حل نخواهد کرد . بنده اِبایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن، نماز جمعه ی هفته ی پیش دانشگاه که توسط چهره های وابسته به نظام ایراد شد، اعترافی بود که نتایج هر نوع اقدام تروریستی علیه دلسوزان ملت را مستقیما به سمت دولت کودتا و نظام، نشانه خواهد رفت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه، خس و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون شان، فاجعه ای است که توسط عوامل بیت رهبری، بخش فاسد سپاه و دولت فاسد کودتا انجام شده و صدا و سیما از آن حمایت کرده است.این چه روحانی یی است که از تریبون دولتی، مردم را به جنگ و شورش داخلی فرا می خوانَد؟ یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند: مردم توجه کنید جنگ است! مردم ما پس از پیروزی خواهند گفت که با این گونه روحانیون و سخنرانان چه باید کرد؟من لازم می دانم برای این که از سوء تفاهم درباره ی خود جلوگیری کنم و امکان بهره برداری از خود و سخنانم را از کسانی که با من تفاوت دارند یا مخالفند سلب کنم، برهویت اسلامی، ملی و مردمی خود تأکید کنم. من یکی از پیروان اباعبدالله الحسین علیه السلام هستم و شیفته ی حریتی هستم که منادیش آن امام مظلوم بود که گفت: اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید. من پیرو کسی هستم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. من معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت، تفسیری که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد و اجرای این تفسیر از اسلام، نه با قوانین فعلی جمهوری اسلامی و نه با عوامل فاسد دولت کودتا، بلکه با قوانین بین المللی حقوق بشر و نمایندگان واقعی همه ی ایرانیان جهان میسر است.بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار کشور ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای قاچاق و بی کیفیت بیگانه شده است رنج می بریم. ما می گوئیم یک نهاد نظامی مانند سپاه، چون هر روز چرتکه انداخته که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته، دیگر نخواهد توانست مطابق با شعارهای خود از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده شده و هم کشور را به فساد کشانده است . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان، کارگران، کارمندان، معلمان، ستم دیدگان فجایع اخیر و بسیاری از اقشار ملت، در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است .ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید بلکه به صورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین اسلامی می دانیم که نظام ما تلاشی برای رسیدن به آرمان های آن بوده و مخالف قانون اساسی یی می دانیم که باید اصلاح شود. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند درحالیکه ما از دادن یک بودجه سالانه، نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی، امانت در سپرده های مردم، پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی و قانع کردن واقعی مردم عاجز هستیم .ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا به حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری از آنها را داریم و می دانیم با توجه به اصالت قدرت در روابط بین اللمل، هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که به قانون، عرف، اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند و مضحک و دردناک است که دشمنان اسلام و ایران، بما تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسین، پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره، حرکت در جهت خلاف منافع ملت یا ایجاد جنگ داخلی زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن مردمان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .وضعیت کشور، امروز چون رودخانه ی خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه ی بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن به این گونه راه حل ها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی، کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . هنوز دیر نشده است و ما آن قدرت را داریم که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ی ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برسانیم . بنده تعدادی از این راه حل ها را که چون نهرها و چشمه هایی از آب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :1. اذعانِ سرانِ کشوری و لشکری به وجود وضعیت بحرانی در نظام، اعتراف به تقلب در انتخابات، برکناری تمام منصوب شدگان توسط دولت کودتا، فسخ تمامی قراردادهای داخلی و خارجی دولت کودتا، شناسایی و مجازات مجرمان و جنایتکاران، معرفی کسانی که به دختران و پسران ملت تجاوز کرده اند و برگزاری دادگاه های علنی و عادلانه ی داخلی با نظارت بین المللی.2. اعتراف ولایت فقیه، عوامل بیت رهبری و شورای نگهبان به مجرم بودن در تقلب انتخاباتی و جنایات اخیر، برکناری ولی فقیه فعلی، عوامل او و شورای نگهبان از قدرت و محاکمه ی آنان در یک دادگاه علنی و عادلانه ی داخلی با نظارت بین المللی.3. لغو موقت دو نهاد اعتراض برانگیز ولایت فقیه و شورای نگهبان تا برگزاری انتخابات مجدد و به همه پُرسی گذاشتن این دو نهاد و سمت های مربوط به آن با نظارت نمایندگان بی طرف داخلی و خارجی. ( این بند در صورتی که هیچ گونه امکانی برای انجام بند دو نباشد، موقتاً به جای بند دو به مرحله ی اجرا می تواند گذاشته شود. )4. تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات دوباره و انتخابات های آینده به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه، با نظارت نمایندگان بی طرف، جلب نماید. این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و امکان دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد. طبیعی است ایرانیان خارج از کشور که در پیروزی جنبش تأثیر بسیاری نهاده اند، حق دارند نمایندگانی را برای حضور، رقابت و نظارت در انتخابات های آینده معرفی کنند.5. آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها. ( هرچند مسلم است که جریان های سیاسی منحطی با این راه حل مخالف باشند. )6. آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره، داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل و خارج کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه، چشم ها را از نگریستن به تمدن ها و فرهنگ های آنسوی مرزها به شکوفایی، خلاقیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟7. به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی .اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان های بی اعتبارشده ای مانند بسیج یا نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .اجرای بندهای فوق به ترتیب مذکور تنها می تواند یک گام کوچک برای بازپس دادن حق مردم به آنان باشد، البته قضاوت درباره ی نظام، با مردمی است که همه چیز این نظام از آنان است.
( این بیانیه ای است که موسوی باید به جای بیانیه ی شماره 17 صادر می کرد ولی به دلیل کوتاهی او، ملت ایران آن را صادر کرده است. البته هنوز دیر نشده و موسوی یک گام فرصت دارد تا تعیین کند که با کودتاچیان است یا با مردم؟ )
( این بیانیه ای است که موسوی باید به جای بیانیه ی شماره 17 صادر می کرد ولی به دلیل کوتاهی او، ملت ایران آن را صادر کرده است. البته هنوز دیر نشده و موسوی یک گام فرصت دارد تا تعیین کند که با کودتاچیان است یا با مردم؟ )